ولادت
دست تقدیر ولادت آیتالله حاج شیخ محمدعلی تسخیری را در جوار بارگاه مولایش در نجف اشرف قرار داد. او هفدهم مهرماه ۱۳۲۳ در خانوادهای ایرانی که در جست وجوی علم به حلقۀ مجاوران بارگاه ملکوتی امام اول شیعیان علی بن ابی طالب(ع) پیوسته بودند، به دنیا آمد. وی اولین فرزند خانوادهای بود که در راه تحصیل علم و کسب و انتشار معارف عظیم دین خدا و مکتب اهل بیت(ع) سال ها مرارت و رنج سفر، غربت و محرومیت را برخود هموار کرده ، طاقت آورده بودند. پدر ایشان آیتالله شیخ علی اکبر تسخیری تنکابنی جوان مقید و پرتلاشی از اهالی جواهرده رامسر بود که در خانوادهای کشاورز زندگی می کرد و در اثر ارتباط و علاقهای که به مراکز دینی منطقه و مجالس مذهبی در او ایجاد و شعله ور شده بود، به فکر گام نهادن در مسیرتحصیل علم افتاد.
سرزمین ایران اسلامی، به ویژه مازندران و گیلان به واسطه کوههای برافراشته، درههای عمیق، جنگلهای انبوه و صعوبت راهها و از سویدیگر رشادت و رادمردی و میهمان نوازی ساکنان، از همان نخستین روزهای پس از حماسه کربلا تا قرن ها بعد مأمن سادات فاطمی و فرزندان و نوادگان ائمۀهدی و یاران صدیق علوی بود که در دوران سیاه ظلم اموی و عباسی همواره در معرض شهادت، حبس و جنگ و گریز بودند . شیخ علی اکبر تنکابنی نیز متأثر از این علقه به حوزههای دروس دینی در رامسر و پس از آن قزوین و سپس قم پیوست و شب و روز با وجود همه سختیها و مشکلات معیشتی و نیز فضای فشار حکومت استبدادی رضاخانی بر مراکز دینی وتبلیغی، به آموختن و اندوختن علم و تبلیغ و تبیین آن پرداخت تا اینکه سرانجام به قصد تکمیل تحصیلات و رها شدن از فشارهای ناشی از سیاستهای ضدمذهبی استبداد حاکم، به همراه تنی چند از دوستان و طلبههای هم سن و سال خود عازم نجفاشرف شد و با وجود همه سختیهای زندگی و معیشت ناشی از تحمیلات استعماری بر شهرها و مراکز مذهبی، در آنجا آرام گرفت و به محضر اساتید برجسته آن روزگار نجف راه یافت. اساتیدی چون مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی و مرحوم آقا ضیاء و مرحوم سیدمهدی امامی که استاد مستقیم ایشان بود، که با مشاهده صفات و تلاش و خلوص شیخ علیاکبر جوان، او را به دامادی خود پذیرفت و دخترش را به عقد وی درآورد . این بانوی پرهیزگار که در محضر پدر به کمالات زیادی دست یافته بود، تسلط فوق العادهای به زبان عربی داشت و بعدها نقش تعیین کنندهای در آموزش بلاغت و فصاحت زبان قرآن به فرزندانش از جمله آیتالله محمدعلی تسخیری داشت. وی نوه آقا ضیاءعراقی، مرجع و متفکراصولی بزرگ درعراق آن روزگار بود و از پدربزرگ، پدر و مادر فاضله خود بسیار آموخته بود و همین آموختهها و اندوختههای علمی، بسترساز رشد زندگی معنوی و علایق دینی و اوج گیری معرفتی فرزندانی شد، که یکی از آنها به درجه شهادت نائل آمد و دیگری، شخصیتی مطرح و عالمگیر شد و سه نفر دیگر جانباز راه نهضت اسلامی بودند که تاکنون همچنان منشأ خدمات فرهنگی و علمی مختلف هستند.